مصاحبه خواندنی آقای بازیگر؛ از مجردی تا پدر شدن! - جامعه خبر
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
true
true

به گزارش پایگاه خبری جامعه خبر، شاهرخ استخری برعکس بسیاری از بازیگران جوان که ترجیح می دهند مسیر هنری زندگیشان را با چالش مواجه نکنند، از ۵ سال پیش زندگی مشترک خود را آغاز کرد و خیلی زود صاحب دختری زیبا به نام "پناه" شد که چندی پیش تولد ۴سالگی اش را جشن گرفت.

*زندگی شما را به سه قسمت تقسیم می کنم، بخش مجردی و قبل از ازدواج، بعد از ازدواج و بعد از به دنیا آمدن دخترتان.هر کدام از این بخش ها چطور سپری شد؟

در زمان مجردی من به دلیل اینکه از خانواده خودم هم خیلی زود جدا و مستقل شدم، از همان ابتدا باید به لحاظ مالی زندگی ام را مدیریت می کردم، ابتدای زندگی مستقلی که برای خودم تشکیل دادم چیزی نداشتم و حتی آن زمان هم بازیگر نبودم و جای دیگری با همان رشته مهندس صنایع مشغول کار بودم.

سال ۸۲،۸۳ که دانشگاه تمام شد، خیلی جدیتر بازیگری را دنبال کردم. سال ۸۶ بود که این اتفاق خوب در عرصه بازیگری برایم رخ داد. من برای دو کار اولی که بازی کردم هیچ پولی دریافت نکردم و حتی سر یکی از کارها قرار بود به من هدیه ای بدهند که ندادند.اولین کاری که بابت ان دستمزد دریافت کردم، سریال "داداشی" در ماه رمضان بود .

*برگردیم به موضوع بچه دار شدن و تغییر در زندگی شما…

وقتی دخترم به دنیا آمد، شرایط عوض شد و یک مقدار برایم مقوله ارتزاق مهم شد. البته این مهم شدن مادیات را دوست ندارم، ولی به دلایل شرایط زندگی و مخصوصا آینده دخترم، این تغییرات در زندگی ام ایجاد شد.

*چند سال است ازدواج کرده اید؟

۵سال.

*تصمیمتان برای ازدواج چطور جدی شد؟

ازدواج این طور نیست که مثلا برایش برنامه ریزی کنی که الان وقتش شده و باید ازدواج کنی. من همیشه می گفتم که دوست دارم در سن ۳۴،۳۵ سالگی اگر ازدواج برایم اتفاق بیافتد خوب است.

*ازدواجتان چطور اتفاق افتاد؟

ازدواج برای من در حدود ۳۱ سالگی اتفاق افتاد و به نظرم اتفاقی است که نمی شود دقیقا آن را پیش بینی کرد. تقدیر و سرنوشت در این موضوع خیلی دخیل است. همه چیز در ازدواجم خیلی سرع اتفاق افتاد و هم خانواده من و هم خانواده همسرم هیچ مشکلی ایجاد نکردند.

*جالب است که در این مدتی که ازدواج کرده اید کسی همسرتان را ندیده است؟

در برهه ای که هر چند وقت یک بار عکسی منتشر می شد که می گقتند این همسر شاهرخ استخری است که همه دروغ بود. عمده دلیل موضوع این است که دوست ندارم همسرم هم وارد حواشی این حرفه شود و خودمان به اندازه کافی درگیر این مساله هستیم.

*با توجه به صحبت هایی که داشتید، درباره شکل درآمد از شغل بازیگری و این که گاهی هست و گاهی نیست، نمی ترسیدید که همسرتان با این شرایط کنار نیاید و این موضوع در زندگیتان مشکل ساز شود؟

همسرم مثل خودم از خانواده متوسط ایست و به قول معروف به لحاظ اجتماعی هم طبقه بودیم. آن چه قرار بود در زندگی اتفاق بیافتد چیز خیلی متفاوتی از زندگی قبلیمان نبود. همسرم از کودکی در ایران زندگی نمی کرد و از ۱۶ سالگی کار کرده و این را با افتخار می گویم، چون فاکتور مهمی برای من بوده است.

*شما یک پدر جوان محسوب می شوید.

البته وقتی پناه به دنیا آمد، من خیلی هم جوان نبودم.

*منظورم در شرایط فعلی جامعه ما است که سن والدین اختلاف زیادی با سن بچه ها دارد و شما در این شرایط نسبتا جوان هستید…

من حدودا ۳۲ سالگی پدر شدم. آدم ها فکر می کنند هرچه از سنشان بگذرد آمادگیشان برای بچه دار شدن بیشتر می شود. ولی دقیقا این برعکس است و به نظرم نه تنها آمادگیشان بیشتر نمی شود بلکه هم حوصله و اعصابشان هم کشش بچه دار شدن را نخواهد داشت.

*حس پدر شدن خوب بود؟

خیلی بابت آن جوگیر نشده بودم. ضمن اینکه سعی کردیم در مدل زندگیمان تغییر زیادی ایجاد نشود و هم این که روابط و افرادی که کنارمان بودند، حفظ کنیم. بی خوابی هم جز لاینفک شغل ما است که قبل از تولد پناه به آن عادت داشتم.

*تا حالا شده پناه را طوری دعوا کنید که خودتان پشیمان شوید؟
خیلی کم این اتفاق افتاده و شاید در این سالها فقط یکی دو بار بوده صدایم کمی بالا رفته و بعد از آن پناه یک جوری بغض کرد که احساس کردم من اصلا برای این کار ساخته نشده ام.

*تفریحات دو نفره شما با پناه چیست؟ چقدر خودتان با پناه بچه می شوید؟

چقدر با پناه بچه می شود؟! چی نمی شوم! هر چیزی که فکر می کنید شده ام. واقعا هر نقشی را بازی کرده ام. از شنگول و منگول تا باب اسفنجی همه را بازی کرده ام.

*دیگر چه تفریحاتی دارید؟

یک وقت هاتیی پارک می رویم. در یکی دوسال اخیر خیلی مشغول بودم و چندی پیش قسمت شد که یک مسافرت خوب با هم برویم و روزهای طلایی خوبی را به جبران دو سال اخیر تمام قد و تمام وقت در خدمت پناه و همسرم بودم.

*چرا اسم پناه را انتخاب کردید؟

در واقع خرد جمعی بود. اسمی بود که مطرح شد و همه دوست داشتند.

*اسم منحصر به فردی است که زیاد هم تکرار نشده است.

بله. این اسم را واقعا دوست داشتم و یکهو به دلم نشست. این طور نبود که این اسم را در اطرافیان شنیده باشم یا کسی به من پیشنهاد داده باشد.

*دوست دارید که بازیگر شود؟

به نظرم اگر بخواهد بازیگر شود خیلی قابلیت جلوگیری از این مساله را ندارم. البته خیلی هم تشویقش نیم کنم. اگر قرار باشد .وارد کار هنری شود ترجیح می دهم که در موسیقی فعالیت داشته باشد یا به سمت فیلم نامه نویسی و کارگردانی برود.

*چیزی در این رابطه شما را نگران کرده است؟

چیزی که خیلی نگرانش هستم این است که می ترسم پناه وارد جامعه ای شود که همه او را می شناسند. من خودم چند سال طول کشید تا با این شهرت کنار بیایم. شما یادتان است که من روزهای متمادی در خانه بودم و بیرون نمی آمدم. انواع و اقسام سرگرمی ها مثل فیلم، کتاب و حتی پلی استیشن را در خانه برای خودم فراهم می کردم و خردیهام را هم تلفنی انجام می دادم. بعضی وقت ها دوستان می گفتند برویم و فسیل شاهرخ را از روی مبل خانه اش جمع کنیم.

*هنوز هم با بچه های سینما رفت و آمد دارید؟ فکر می کنم این اواخر بیشتر با امیر دلاوری و پندار اکبری ارتباط دارید….

با امیر دلاوری نازنین به این دلیل که هم از نظر جغرافیایی خیلی بهم نزدیک هستیم و هم اینکه دختران مان با هم همبازی هستند، رفت و آمد زیادی داریم. با پندار اکبری عزیز خیلی در ارتباط هستم و دوستی ما به سالها قبل باز می گردد.

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false