پاسخ به اظهارات عبدالکریم سروش در تحریف قرآن - جامعه خبر
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
true
true
پاسخ به اظهارات عبدالکریم سروش در تحریف قرآن

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری جامعه خبر، حسن فایضی مدرس دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر در پاسخ به عبدالکریم سروش نوشت: اخیرا سخنرانی از دکتر عبدالکریم سروش، تحت عنوان « قرآن چگونه پدید آمد» در رسانه های مجازی به اشتراک گذاشته شد است.  وی در این سخنرانی مطالبی را مطرح نموده اند که نیاز به نقد و بررسی بیشتر دارد، ابتدا آن مطالب را بیان و سپس نظرات خود را در قالب نقد و بررسی مطرح خواهم نمود تا مخاطبان و خوانندگان عزیز خود به قضاوت بپردازند.

سر فصل مطالب دکتر سروش
۱_قران مکتوب پس از پیامبر پدید آمد
۲_نبود فرهنگ نوشتاری در اعراب
۳_افرادی مثل ورزبرو… به اصالت قرآن شک کردند
۴_برخی از کاتبان وحی نظیر امام علی علیه السلام قرآن را به عثمان تحویل ندادند
۵_اعراب فرهنگ نوشتاری نداشتند،بیشتر فرهنگ گفتاری داشتند مثل شعر

در مورد اینکه اعراب فرهنگ نوشتاری نداشتند و بیشتر گفتاری بوده است، باید به دلایل ذیل براین سخن خط بطلان کشید.

الف_بشر قبل از پیدایش زبان ابتدا با کندن غارها هم گرایش خود به نوشتن و تصویر کردن را نشان می داد و هم نیاز به خلق زبان، بعد از دوره غار نشینی و به وجود آمدن زبان، قالب های خشتی به اصطلاح نخستین کاغذ ی بودند که بشر اقدام به نوشتن بر روی آن کرد و حتی فرامین شاهان عهد کهن بر روی قالب های خشتی نوشته می شد.
پیش از ساختن کاغذ، مردمان باستان برای ماندگاری کردن نظرهای خود از کنده کاری روی سنگ و چوب و لوح های گلی بهره می گرفتند.

ب_مصریان باستان اولین کسانی بودند نوعی نی شبیه بامبو به نام بایبرس صفحاتی می ساختند و بر روی آن می نوشتند، خط مصریان قدیم خط هیرو گلیف بوده است.
دست کم از هزاره دوم پیش از میلاد آدمیان آموختند که می توانند از پوست جانوران، کاغذ چرمی بسازند. سومری ها از هزاره چهارم پیش از میلاد بر لوح های گلی می نوشتند و بابلی ها این روش را از سومری ها آموخته و کتاب خانه های بزرگی از لوح های گلی درست کرده بودند آنها گل را به صورت ورقه ای کلفت در می آوردند و پیش از آن که خشک شود، دانسته های خود را به خط میخی روی آن کنده کاری می کردند. سپس آن را در آفتاب خشک می کردند یا در کوره های سفال پزی می پختند
اولین ملتی که در جهان موفق به اختراع کاغذ شد چینی ها بودند در سال ۱۰۵ بعد از میلاد شخصی بنام « تاسی لون» موفق به اختراع کاغذ شد و حدود سال ۶۱۰ م به ژاپن و ۷۵۱ میلادی به سمرقند راه یافت

ج_ اعراب دو دسته بوده اند یک دسته کسانی بودند که زندگی بدوی و صحرانشین داشتند که این عده همواره در حال کوچ و رفت و آمد یا جنگ و غارت قبایل دیگر بودند.
دسته دوم کسانی بودند که در شهرهای مدینه، مکه و طائف زندگی می کردند و عده ای به تجارت به سایر کشورها از جمله شام و عراق سفر می کردند و بل اجبار در اثر رفت و آمد، خط و نویسندگی را از مردمان این کشورها فرا گرفتند از این رو با خط نبطی و سریانی آشنا شدند و این دو خط تا پس از فتوحات اسلامی در عرب باقی و معروف بود، از خط نبطی خط نسخ به وجود آمد که امروز نیز شناخته شده و باقی است واز خط سریانی خط کوفی پیدا شد که خط « حیره » نامیده می شد یعنی به « حیر» شهری قدیمی و عربی در مجاورت کوفه منسوب بود، زیرا تغییر و تحول در خط سریانی در حیره رخ داد و پس از بنای کوفه و انتقال تمدن عرب به این شهر اسم آن به خط کوفی تغییر کرد.

این خط زمان طولانی میان عرب معروف و متداول بود، بگونه ای که علی بن ابیطالب نیز به همین خط می نوشت.
با توجه به بند های الف و ب و شرحی که داده شد این نوع نوشتار در قبل از اسلام در اعراب شبه جزیره عربستان در میان مردمان مدنی آن منطقه وجود داشته و بر خلاف نظر جناب دکتر عبدالکریم سروش اعراب در شعر و اشعار خود از نوشتن استفاده کرده و در کتب تاریخی موجود می باشد، شاید در افراد بدوی و صحرا نشین چنین بوده باشد ولی در مکه که محل رفت و آمد زائرین خانه خدا بوده یا در مدینه چنین موضوع صدق نمی کند.

زبان عربی که قوی ترین زبان دنیا است در آن نوشتن جاری بوده ، حیات و زنده بودن زبان به نوشتار آن است، زبانی که به نوشتار آراسته نباشد زبان نیست بلکه لهجه و نوعی گویش است.

قرآن از ابتدای امر توسط کاتبان وحی مکتوب می شده ولی در گردآوری آن محققین اختلاف نظر دارند، یک دیگاه به استناد کتب تاریخی معتقد است که قرآن در اواخر عمر پیامبر (ص) به دستور ایشان گردآوری شده است، دیدگاه دیگر که بیشتر علمای اهل سنت هستند معتقدند قرآن در زمان عثمان گردآوری شده است به استناد سخنان جناب آقای دکتر سروش که می فرماید ابوموسی اشعری، علی ابن ابیطالب علیه السلام از تحویل قرآن به عثمان خود داری کردند تائیدی است بر اینکه قرآن در زمان پیامبر (ص) نوشته و گردآوری شده است.

در کتب تاریخی آمده که پیامبر در آغاز رسالت خویش، شاهان و پادشاهان را به وسیله نامه یا لوح نوشته دعوت به توحید و یکتایی خدا می کرد، اینکه گفته شود زبان اعراب زبان نوشتاری نبوده یک ادعای بی اساس است، شاید در یک قبیله ای یا محله ای مردمانش از نعمت نوشتاری بی بهره بوده اند همچنان که زنده به گور کردن دختران را نمی شود به همه قبایل و طائفه های عرب نسبت داد ، اگر چنین بوده باشد، خدیجه، فاطمه بنت اسد و… چگونه حیات یافته اند.
د_ادعای نبود فرهنگ نوشتاری در شعر اعراب کذب محض است زیرا پیش از اسلام هفت قصیده (چکامه) ی بلند و بزرگ عرب ها را در خانه ی کعبه آویخته بودند و بدان « هفتگانه ی آویخته» می گفتند.

پیش از اسلام تعداد معدودی بودند که در حجاز سواد خواندن و نوشتن داشتند و این با نزول قرآن چراغ هدایت بشریت، بر غنای نوشتاری عرب افزون گشت.

ه_معجزه امر بشری نیست که هر فردی با فهم خود به علل آن بپردازد ، ممکنی است که برای بشر ناممکن است، بحث در مورد قرآن که چگونه پدید آمده، یک بحث انحرافی است، قرآن معجزه الهی است و نگهدار نده آن خداوند است و ما نمی توانیم به فهم خود در مورد آن نظر دهیم مثل این که بگوییم آیا واقعا عصای موسی از نوع چوب بوده است، مگر می‌شود چوب اژدها گردد؟ خب این سوالات هم فرعونیان می کردند که موسی سحر و جادو می کند، در روز معین فقط ساحر ها بودند که فهمیدند که این معجزه الهی است و کار بشر نمی تواند باشد و به خدای موسی ایمان آوردند.
قرآن معجزه الهی فقط برای پرهیزگاران است که می توانند به اصالت قرآن نظر دهند، « البقره
ذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ
ﺩﺭ [ ﻭﺣﻲ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺣﻘّﺎﻧﻴّﺖ ] ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏِ [ ﺑﺎ ﻋﻈﻤﺖ ]ﻫﻴﭻ ﺷﻜﻲ ﻧﻴﺴﺖ ; ﺳﺮﺍﺳﺮﺵ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺍﻥْ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺍﺳﺖ .(٢)
نه حوزه علمیه می تواند نظر دهد نه دانشگاه، اگر چنین بود در میان این همه طلبه، علامه طباطبایی (ره) صاحب تفسیر نمی شد و در میان این همه دانشگاهی فقط مرحوم مهندس بازرگان صاحب تفسیر نمی شد.
قدر زر، زرگر شناسد، قدر گوهر، گوهری، این افراد اگر اصالت قرآن را مورد تردید قرار دادند، قابل بررسی است ودر طول ۱۴ قرن هیچ اهل دلی به اصالت قرآن شک نکرد مگر به فرموده قرآن «الحج
وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ
ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭻ ﺩﺍﻧﺸﻲ [ ﺑﻠﻜﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺟﻬﻞ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﻲ ] ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭻ ﻫﺪﺍﻳﺘﻲ ، ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺘﺎﺏ ﺭﻭﺷﻨﻲ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﺪﺍ ﻣﺠﺎﺩﻟﻪ ﻭ ﺳﺘﻴﺰﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ .(٨) افراد بی دانش به مجادله می پردازند.

و_ فلسفه غدیر چه بود؟ جز حفظ و نگهداری قرآن و سنت پیامبر و چه کسی بهتر از علی می تواند نگهدارنده دین خدا باشد ، قرآن صراط مستقیم و برای هدایت بشریت به پیامبر نازل شده، باید در همه اعصار و مکان ها ساری و جاری باشد، چگونه می شود علی ع قرآن را از دسترس مسلمانان خارج کند؟! و مسلمانان را از این معجزه الهی بی بهره سازد.

و_نکته دیگر اینکه قرآن نور است، نور نیاز به سواد خواندن و نوشتن ندارد چنانکه فرستاده خدا، خود فرد امی و مکتب نرفته بود و یکی از اعجاز قرآن همین است که افرادی که توان خواندن و نوشتن ندارند، قرآن را می خوانند و این را به کرار در افراد پیرامون خود دیده ام.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false