پایگاه خبری جامعه خبر| سید هادی کسایی زاده: روستای «کلین» از بخش فشافویه (شهر حسن آباد) به دنیا آمده و امروز او را به نام «آقای ستاره» رئیس اتاق اصناف شهرستان ری می شناسند. نوجوانی که در روزهای گرم تابستان 1349 دور میدان شهرری شاگردی مغازه «حاج محمدعلی رجبی» را می کرد امروز صاحب چندین پاساژ، ملک و املاک به ویـژه پاساژ «مهــدی» دور میــدان شهرری است. می گوید: با آنکه سن و سال کمی داشتم گونی های خالی سنگین برنج را خیس می کردم تا خاک کف مغازه را بگیرم و پس از آن گازوئیل روی زمین می زدیم تا خاک بلند نشود. آنقدر برای نظافت زانو می زدم که نوک زانوهایم همیشه پاره بود و حقوق روزی 3 تومان حتی کفاف خرید شلوار را هم نمی داد. وقتی فردی روزهای سخت زندگی اش را به یاد دارد نشان دهنده آن است که برای رسیدن به این موفقیت سختی های زیادی را به دوش کشیده است. گفتگوی ما کوتاه و در مورد برخی شائبه ها بود که لطف الله ستاره یک به یک پاسخ داد.

-ستاره: قرارمان با آقای تقی الهی (رئیس سابق اتاق اصناف) این بود که هیچ کدام کاندیدا نشویم تا فرصت به جوان تر ها برسد. وقتی آقای الهی کاندیدا شدند، من هم ثبت نام کردم. امروز خوشحالم که گره کار بسیاری از اصناف را بازمی کنم و از خداممنونم این توفیق خدمتگذاری را به من داد.

– ابوالفضل صادقی (رئیس اتحادیه خواربارفروشان) پیدا کرد و من هم همین را پیشنهاد دادم.

-سعید خال (مدیر فعلی سازمان بهشت زهرای تهران)

-چون برخی دوستان تنگ نظر بودند. برای اینکه من نسازم قبول نکردند.

-تمدید پروانه را در تاریخ 12 اردیبهشت 99 گرفتیم و به زودی پاکت های مناقصه باز می شود.

-(می خندد)؛ زمین دوربین مداربسته داشت. من غیر از روز کلنگ زنی یک بار هم سر زمین نرفتم. اصلا چرا باید این اقدام را انجام دهم؟ چه نفعی دارد؟ بعد هم میراث فرهنگی 40 میلیون تومان گرفت و کنکاش و حفاری کرد و 18 شهریور97 گفتند چیزی وجود ندارد.

-تعداد 44 اتحادیه و اتاق اصناف در هشت طبقه و چند دفتر هم برای شهرداری، اماکن و سازمان صمت دیده شده است. همراه با یک سالن آمفی تاتر برای برگزاری جلسات و برنامه ها.

-شاید باورتان نشود و باید در تاریخ تهران ثبت کنید که رئیس و اعضای اتاق اصناف شهرستان ری در این دوره یک ریال حقوق و پاداش دریافت نمی کنند.

-مدت 3 ماه است کار را تحویل گرفتیم. فعلا بخش به بخش در حال شناسایی اصناف هستیم. تاکنون اقدامات خوبی هم انجام شده است. این نکته را هم در نظر بگیرید که ساماندهی 15 هزار واحد صنفی بدون پروانه کار یک شب و چند روز نیست.

– تعداد 30 مغازه

-(همراه با ستاره یک به یک مغازه های اجاره ای را رفتیم و تائید کردند یک ماه اجاره و شارژ بخشیده شده است)

-علتش خود مردم هستند. وقتی روسری 30 هزارتومانی را نمی خرند و برای 120 هزارتومانی می ایستند و چانه می زنند تقصیر فروشنده چیست؟ (البته پاسخ آقای ستاره منطقی نبود که من قبول نکردم)

لطف الله ستاره در دفاع از مدیریت پاساژ مهدی گفت: 50 متر از بهترین فضای پاساژ مهدی را که متری 50 میلیون تومان ارزش دارد به نمازخانه اختصاص دادم. سرویس های بهداشتی زنانه و مردانه هر روز برای استفاده عموم باز است و روزی 1500 مراجعه کننده دارد و این پاساژ در سطح شهرستان ری از هر نظر نمونه است. همینکه 1430 نفر از این پاساژ نان می خورند یعنی موفق بوده ایم.

-مگر من بساز و بفروش هستم که بخواهم شهرداری را بخرم؟ یا پرونده ای دارم که تلاش کنم به دادستان نزدیک شوم؟ آن هم دادستانی که سلامت نفس او شهره عام است. شهرداری منطقه 20 هم بدهکار نیستم. اینها همه شایعاتی است که در این شهر طبیعی است. دخترم پرستار بیمارستان فیروز آبادی است که ماهانه چند میلیون برای افراد نیازمند از من پول می گیرد که اینها را کسی نمی داند و درست نیست منعکس شود. پسرم هم در همین پاساژ مهدی کافی شاپ دارد و خودش استکان می شوید و نظافت می کند. خانه من هم در همین کوچه مشیری نزدیک میدان شهرری است و بالا شهر زندگی نمی کنم.

-خیریه ها را قبول ندارم. خودم اقدام می کنم. زیاد هم دوست ندارم من را بشناسند.

**لطف الله ستاره فرد منظم و دقیقی است. او قبل از خواب می داند چقدر پول در جیب و حسابش دارد به نحوی که اگر 5 سال قبل در بازار قدیم یک آب هویج خورده باشد درون زونکن مخصوص مخارج لطف الله ثبت کرده است. او برای یک به یک مستاجرها و صاحبان مغازه ها در پاساژهایش پرونده دارد و اجاره نامچه ها قولنامه ای نیست و همه و همه در دفترخانه تنظیم می شود به نحوی که مو لای درز کار نرود و همه چیز قانونی و شسته و رفته باشد. گفتگوی ما بیشتر از 60 دقیقه نبود که بخشی از آن را منتشر کردم. از آنهایی که لطف الله ستاره را می شناسند می خواهم با خواندن این گفتگو و شناختی که از او دارند قضاوت کنند و اگر نکته ای ناگفته است حتما بازگو کنند تا در شماره های بعدی هفته نامه منتشر شود. او در مورد گورستان پشت پاساژ مهدی هم گفت: مقبره خانوادگی است و ارتباطی با من ندارد.