آموزش و پرورش - جامعه خبر
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
true
true

 

سال تحصیلی رو به اتمام است. این روزها دانش آموزان پای امتحانات نشسته اند تا یک سال تحصیلی و یک پایه دیگر را به اتمام برسانند. این کاری است که در تمام طول سال انجام می دهند؛ نشستن پشت نیمکت و صندلی
وزیر آموزش و پرورش که شعار شادی و نشاط در مدارس را سرلوحه کار خود قرار داده است
نیمه دوم سال هم آلودگی هوا مشکل ساز است
ورزش در شهر تهران به دو سه ماه تقلیل پیدا می کند مگر مدارسی که سالن های سرپوشیده برای ورزش دارند و یا مدارسی که می توانند از سالن های مجاور مدرسه در این زنگ استفاده کنند.
پایه اول، دوم و سوم به ترتیب بسکتبال، والیبال و هندبال را داریم. در کنارش آمادگی جسمانی که با ۴ فاکتور سنجیده می شود. 
یکی از مشکلات در تهران این است که زمین به اندازه کافی وجود ندارد
مدارس کوچک با تراکم دانش آموزان، مشکلات را بیشتر می کند و استانداردها به هم می خورد
تهران یکی از ۵ استان فقیر در امر فضاهای ورزشی است و پایتخت کشور، فقیرترین استان در این بعد است
در واقع این مدارس عموما خانه هایی هستند که تغییر کاربری داده اند و از همین رو فضای مناسب برای فعالیت های ورزشی و عمومی مدارس را ندارند.
کمبود منابع و به خصوص نیروی انسانی متخصص آزارمان می دهد و هر روز هم معلمان ما به سن بازنشستگی می رسند و جایگزین مناسب به نسبت کمتر به دست می آوریم. 
فرهنگ  شهرنشینی گسترش پیدا کرده و کم تحرکی بر جامعه حاکم شده است و دیگر این برنامه جوابگوی نیازها نیست. باید توجه کنیم بعد از دوره نوجوانی دیگر چنین امکانی در اختیار فرد نیست تا بدن خود را آماده و پر تحرک کند. 
صداوسیما به جای اینکه ملی رفتار نموده و از ظرفیت تمام  استان ها بهره گیرد، به صورت فاحش به تریبون افراد و هنرمندان و تهیه کنندگان ثابتی بدل شده است
اگر تلویزیون برنامه هایی بسازد که نیاز های مردم را بازگو کند، مخاطب خواهد داشت.
شورای عالی انقلاب فرهنگی امروز تبدیل به یک دستگاه سندساز شده، اسنادی که هیچ ضمانت اجرائی ندارند و نظارتی هم بر اجرا یا عدم اجرای آن ها نمی شود،
علم را فدای انتصابات سیاسی می کنند  

سیستم آموزش مولددر جامعه داشته باشیم، و برای این امر باید از مهم ترین
سرمایه یعنی دانشجو استفاده کنیم،بطوریکه دانشجو باید بقدری قادر و توانا باشد که بتواند تولید
محتوا کند
آیا مشکل نظام آموزشی ایران بودن یا نبودن مقطع راهنمایی است؟بعد از حدود سه دهه آزمون و خطا، مقاطع نظام آموزشی گذشته را احیا کردند
 ثبات برنامه های آموزشی در کشور هدفمند نبودن سیستم آموزش و ناکارآمد بودن روش های آموزشی
هدف از آموزش هایی که در مقاطع مختلف تحصیلی به کودکان و نوجوانان ما داده می شود چیست و قرار است این آموزش ها آنها را به چه مسیری سوق دهد
کودکان ما به جای تشویق شدن به خلاقیت، پرسش گری و آزاد اندیشی دچار چارچوبهای تعریف شده آموزشی می شوند و قوه خلاقه در آنها نابود می شود مشارکت کودکان در آموزش ها بسیار پایین است مطالب آموزشی در کشور، دانش آموزان و دانشجویان را نقاد و تحلیل گر تربیت نمی کند.
معلمان هیچ مسئولیتی در شناسایی استعدادها ندارند و گویی وظیفه آنها منحصر به دوره کردن کتابها برای کودکان و نوجوانان است.
در کتابهای درسی تمام مقاطع تحصیلی اشکالات محتوایی و ظاهری فراوانی دیده 
تغییرات مکرر محتوای کتاب های درسی طی سال های اخیر خصوصا در مقطع دبیرستان باعث سردرگمی معلمان و دانش آمو.زان شده است
محصول نظام آموزشی آشفته و ناکارآمد ما دیپلمه هایی هستند که چون در پایان تحصیلات دبیرستان هیچگونه مهارتی نه از نظر زندگی اجتماعی و نه از نظر حرفه ای و شغلی کسب نکرده اند، تشنه کسب مدارک بالاتر برای جذب شدن در بازار کار محدود کشور می باشند غافل از اینکه مدارک بالاتر هم کمکی به آنها نمی کند و آموزش عالی نیز برای آنها چیزی در چنته ندارد.
 در نظام آموزشی کشور ما نگاه به معلمان همچنان سنتی باقی مانده است و تفکیک معلم خوب از معلم ضعیف در بسیاری از موارد ممکن نیست

 آموزش و پرورش در شکل‌گیری انقلاب نقشی جدی ایفا می‌کرد. این نهاد، از قبل انقلاب، بدنه‌ی بسیار سالمی داشت

 1. این نهاد تربیت بچه‌های جامعه را بر عهده دارد. 2. معلمانی که در این مجموعه کار می‌کنند از فرهیختگان جامعه هستند و اگر دانش و معلومات و اندیشه‌های صحیحی داشته باشند، خودشان منشأ تحول در فرهنگ عمومی جامعه خواهند بود.
بخشی از مشکلش ریشه در ذهنیت پدرها و مادرها دارد که در مراجعه به مدارس، مدیر و معلمان مدرسه را تحت فشار قرار می‌دهند و از آن‌ها می‌خواهند که صرفاً اطلاعات فرزندانشان را افزایش دهند.
   ضعف مدیریتی و اعمال رفتارهای سلیقه ایسیاست‌زدگی در سطوح مختلف آموزش و پرورش اجازه نمی‌دهد تحولات کیفی این نهاد مسیر منطقی خودش را طی کند.
رسانه‌های عمومی مثل صداوسیما باید به تحولات آموزش و پرورش کمک کنند، اما نه تنها کمک نمی‌کنند، بعضاً با شیوه‌ی‌ تولید برنامه‌هایشان باعث کُند شدن تحولات آموزش و پرورش می‌شوند.
یکی از رسالت‌های بزرگ آموزش و پرورش این است که از انتقال بخش‌های غلط فرهنگ به نسل بعد جلوگیری کند.  زیرا هدف اصلی از آموزش انسان سازی است 
سند تحول آموزش و پرورش   این تصور کاملا نادرست است که بخواهیم خود را با کشوری مقایسه و همسان در تدوین برنامه های آموزشی باید به ویژگی های بومی، باورهای فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی
وسیاسی توجه شود
کنیم که از یک منبع، روش و تکنولوژی آموزشی خاص استفاده می کنند
تا زمانی که استعدادهای درخشان کشور فقط جذب صنعت نفت و پتروشیمی، بانک مرکزی و امثال این‌ها می‌شوند، امکان ندارد طرح تحول آموزش و پرورش در کشور ما موفق باشد.پیچیده‌ترین حرفه‌ها در اسنادی هستند که بُعد انسانی دارند،
معیشت، موقعیت اجتماعی، آموزش‌ و همه‌ی شرایط را برای معلمان و مدیران مدرسه فراهم کنیم.
تعلیم و تربیت در دبستان پیچیده‌تر از دبیرستان است
بسیاری از مدارس محیطی فرسوده و با معماری خشک دارند و از نظر فضای سبز، تزئینات و رنگ آمیزی و نورگیر بودن کلاس‌ها در وضعیت نامطلوبی به سر می برند.

اما مهم‌تر از این‌ها فضای خشک و یکسویه کلاس هاست، تدریس به شیوه‌ای سنتی، تک گویی معلم، الزام پذیرش بی‌چون و چرای دانش آموز و برگزاری کلاس بدون گفتگو و نشاط جمعی به ویژه در بسیاری موارد خشن و غیر صمیمی گاهی با تنبیه بدنی از بزرگترین ضعف‌های سیستم آموزشی کشور است.
در کتاب‌های درسی ما، از مهدکودک تا دکترا چیزی به عنوان هنر زندگی وجود ندارد وجود حجم بالایی از درس‌های غیر کاربردی و نبود هیچ درسی برای آموزش مهرات‌های ارتباطی با همسالان و خانواده، کنترل خشم، تصمیم گیری، مقابله با مشکلات و … علاوه بر تاثیرات بلند مدت روانشناسی و اجتماعی بر روی دانش آموزان آن‌ها را با مدرسه بیگانه می‌کند.به جز برگزاری چند ساعت کلاس‌های پرورشی و مشاوره؛ که به گفته بسیاری از معلمان و دانش آموزان این جلسات کاملا حالت صوری داشته و افرادی که این کلاس‌ها را برگزار می‌کنند تخصص مرتبط ندارند.
بی توجهی به تفاوت‌ها و استعداد‌های گوناگون دانش آموزان است
قالب کتاب‌های آموزشی ما این تفاوت را در نظر نگرفته است. مثلا این تفاوت را خیلی خوب در میان کودکان اول دبستان می‌توانید ببینید، آن‌ها هرکدام در یک یا چندچیز مهارت بیشتری دارند، که خیلی ایده‌آل می‌شد اگر معلم بر روی آن مهارت تاکید می‌کرد تا کودک در آن زمینه شکوفا شود. اما عملا این اتفاق نمی‌افتد و ما می‌بینیم که بعد از گذشت یکی دوسال در نظام آموزشی، بچه‌ها شبیه به یکدیگر می‌شوند.
حجم موارد آموزشی در مدارس و دانشگاه‌های ایران بیشتر از همان سطوح در کشورهای توسع

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false