«کسایی زاده» و گزارشی که رئیس اتحادیه میوه و تره بار را خانه نشین کرد! - جامعه خبر
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
true
true
«کسایی زاده» و گزارشی که رئیس اتحادیه میوه و تره بار را خانه نشین کرد!

پایگاه خبری جامعه خبر/ سید هادی کسایی زاده: اسفندماه 1394 بود که از روابط عمومی تعزیرات تماس گرفتند و گفتند اگر حالش را داری امشب گشت شبانه مشترک تعزیرات در میدان میوه و تره بار تهران است. ساعت گشت هم از 12 شب شروع می شد. با اینکه خسته بودم اما رفتم و اتفاقا زودتر هم رسیدم. محمد محمدی رئیس تعزیرات تهران که فرد محافظه کاری در رسانه است با عوامل گشت در نمازخانه جلسه گذاشته بود که با اشاره ای دستور داد من را از جلسه خارج کنند. خب طبیعی بود چون بحث های درون سازمانی داشتند.

نیم ساعتی معطل شدیم تا بازرسان بهداشت و سازمان صنعت، معدن و تجارت و رئیس مبارزه با قاچاق کالا و ارز هم تشریف بیاورند. خلاصه جمع دوستان و حواشیه به نحوی شد که خواجه حافظ شیراز هم فهمید امشب گشت است. (کلا سیستم تعزیرات اینطور است و شو بازی می کند مثل جمع آوری قاچاق در بازار مروی تهران)

خبرنگارها به دنبال رئیس تعزیرات و تیم گشت به راه افتادند که جمعا حدود 25 نفری می شدیم. (لشکر مختار ثقفی) (یعنی من قاچاق داشته باشم توی انبارم اینقدر وقت داشتم که از تهران به سمت بندرعباس ببرم) (پیش خودم می گفتم یک لحظه تصور کن بتونیم 1360 غرفه را در مساحت 270 هکتار بگردیم در همین فکر بودم که دیدم حجره دارها با سوت هم را باخبر می کردند)

در حین گشت زنی بودیم که در انبار و یخچال چند حجره میوه قاچاق کشف شد که البته زیاد نبود. یکی از غرفه ها تقریبا خالی بود اما یخچال بزرگی داشت. بازرسی طبقه بالا را گشت چیزی پیدا نکرد و من اشاره کرده گفتم ته یخچال را هم ببینید بد نیست. خلاصه دوباره بازرس ها را برگرداندم و محمدی رئیس تعزیرات هم داخل آمد. وقتی میوه های قاچاق کشف شد محمدی پیگیر شد صاحب این غرفه کیست؟ مرد قاچاقچی میوه 20 درصد غرفه را اجاره کرده بود و 3 نفر دیگر هم بخش های دیگر غرفه اجاره کرده بودند و فهمیدیم که صاحب اصلی غرفه محمودی رئیس اتحادیه میوه و تره بار تهران است.

محمدی مدیرکل تعزیرات با صدای بلند گفت آقای رئیس اتحادیه چرا باید غرفه شما میوه قاچاق داشته باشد. رئیس اتحادیه هم گفت: من این غرفه را اجاره دادم و فردی که میوه قاچاق نگهداری کرده باید پاسخگو باشد. محمدی سوال کرد: اگر اجاره دادید کارت مباشر مستاجر شما کجاست؟ رئیس اتحادیه گفت: کارت مباشر نیاز ندارد چون خودم و پسرهایم بالای سر کار هستند! مدیرکل تعزیرات تهران گفت: بالاخره اگر اجاره دادی باید کارت مباشر داشته باشند و اگر هم خودتان و پسرهایتان بالای سر کار هستید پس این کالای قاچاق برای شماست. جدال ادامه یافت. رئیس اتحادیه که دستانش می لرزید و عصبی شده بود خبرنگاران را دور خود جمع کرد و با صدای بلند گفت: باید قاچاق از ریشه حذف شود. شما بروید مرزها را کنترل کنید و کاری به میدان میوه و تره بار تهران نداشته باشید و من اجازه نمی دهم این بازار را خراب کنید.

مدیرکل تعزیرات گفت: اتحادیه وظیفه دارد نظارت و بازرسی داشته باشد و حتی می تواند پلمب کند. رئیس اتحادیه گفت: من پیامک دادم و اطلاعیه را هم روی سایت و پرونده ها گذاشتم پس کارم را انجام دادم! من که مامور کشف نیستم! محمدی گفت: یعنی وظیفه شما فقط اطلاعیه صادر کردن است؟ شما تا امروز یک گزارش قاچاق و تخلف به تعزیرات تهران گزارش نکردید، چرا؟ حالا خودت میوه قاچاق داری! رئیس اتحادیه عرق پیشانی اش را پاک کرد و گفت: بروید دادگاه من هم مدارکم را می آورم!

نکته قابل تامل این بود که محمدی با رئیس اتحادیه بارفروشان میدان میوه و تره بار تهران به غرفه نایب رئیس اتحادیه رسیدند و رئیس اتحادیه گفت: این غرفه نمونه است چون اتیکت قیمت دارد و باید تشویقش کنید. محمدی وقتی اتیکت را دید گفت: نصب تابلوی قیمت بالای تیرچه به نحوی که مردم نمی توانند بخوانند که تشویق ندارد در ضمن برخی قیمت ها ۲ نرخی است یعنی نوشته سیب از ۱۳۰۰ تا ۱۷۰۰ که درست نیست. پس از آن، فضای گفتگو کمی تندتر شد و میان رئیس اتحادیه و نایب رئیس بحث رخ داد. نایب رئیس اتحادیه خطاب به رئیس گفت: خود شما هر روز نامه هایی علیه آقای محمدی مدیرکل تعزیرات تهران می نویسید و به اسم هیئت مدیره ارسال می کنید در حالی که ما راضی نیستیم! رئیس اتحادیه هم گفت: شما خودتان منافع دارید ساکت باشید! دعوا داشت به درگیری فیزیکی منجر می شد که غرفه داران آنها را جدا کردند.

رئیس اتحادیه و رئیس تعزیرات رفتند و من هم همراهشان بودم. اما افسوس خوردم چرا این برخورد و اظهارات را ضبط نکردم. دوباره برگشتم. نایب رئیس اتحادیه را تحریک کردم صحبت کند و گفت: این آقا (رئیس اتحادیه) دستش در قاچاق میوه است. دوستان در اطراف تهران انبار دارند و اصل خرید و فروش آنجا انجام می شود.

خودم را به محمودی رئیس اتحادیه رساندم و سوال کردم: می گویند دست شما در مافیای قاچاق میوه است و شاید دست شما رو شود؟ رئیس اتحادیه گفت: باید سند رو کنند! گفتم: می گویند شما طوری کار می کنید که ردی از خود برجا نمی گذارید؟ رئیس اتحادیه گفت: در هرحال آنها باید برای گفته خود سند رو کنند. من هم سند دارم که برخی از اعضای هیئت مدیره منافعی دارند برای همین وضعیت هیئت مدیره به هم ریخته است.

خلاصه ساعت 2 نیمه شب شده بود و من تک و تنها وسط میدان تره بار داشتم کل کل می کردم. یعنی ادامه می دادم الان بعنوان نارگیل توی ظرف میوه شما بودم…!

وقتی به خانه برگشتم نتوانستم بخوابم و دائم به نحوه نوشتن این گزارش فکر می کردم که چطور بنویسم و اینکه سایر همکارانم چطور می نویسند. ساعت 4 صبح بیدار شدم و گزارش را نوشتم. صبح به خبرگزاری رفتم و به دبیرم دادم تا منتشر کند. او هم واهمه داشت و به سردبیر گفت اما برایش توضیح دادم و به مسئولیت خودم منتشر کرد.

پس از انتشار این خبر دیدم از میان 15 خبرنگاری که بودند هیچ کدام منتشر نکردند. نمی دانم چرا؟ سایت های خبری خبر و گزارش را بازتولید کرده و منتشر کردند و فردای همان روز تیتر یک روزنامه همشهری کشور شد.

عصر روز انتشار روزنامه همشهری محمودی رئیس اتحادیه با دبیر خبرگزاری تماس گرفت و به نوعی او را ترساند که باید خبر را بردای و شکایت می کند. من بلافاصله به محمدی رئیس تعزیرات تماس گرفتم و از زبانش به نقل او خبر جدیدی منتشر کردم که رئیس اتحادیه در حجره اش کالای قاچاق بوده و فایل صوتی نایت رئیس هم داشتم.

تمام اسناد و مدارک در دستم بود و ترسی نداشتم. اما این بار فرزند محمودی خودش به خبرگزاری آمد و چند دقیقه ای طبقه همکف صحبت کردیم. چون فایل صوتی ندارم نمی توانم گپ و گفتمان را منتشر کنم اما … خودتان باید بفهمید چه شد …

در هر حال از گزارش کوتاه نیامدم و روزنامه هم به نقل از خبرگزاری زده بود. هفته های بعد شنیدم که محمودی دیگر رئیس اتحادیه نیست و برکنار شده است. اما داستان قاچاق و انبارها همچنان در میوه و تره بار تهران ادامه دارد.

اخبار روز را با جامعه خبر بخوانید. /

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false