true
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری جامعه خبر، پدیده لوتی گری و فرهنگ عیاری، پیشینهای دیرین در شهر نشینی ایران دارد. وقتی از لوطی و لوطی گری می گوییم بی درنگ تصویر محمدعلی فردین، بهروز وثوق و ناصر ملک مطیعی که نماد بچه تهران های لوطی اند جلوی چشممان می آید. فیلم های فارسی مملو از نجات دهنده ای است که کار جوانمردانه را بر کار قانونی ترجیح می دادند. علی حاتمی و مسعود کیمیای از مهمترین کارگردانهای فیلم های عیاری و جوانمردانه اند.
در تاریخ معاصر ایران نام لوتی به معنایی بسیار متفاوت و در طیفی از بسیار منفی تا بسیار مثبت، با دو اثر ادبی یکی قصه «داش آکل» اثر صادق هدایت و فیلمی که مسعود کیمیایی بر اساس آن به همین عنوان (۱۳۵۰) ساخت و یکی با داستان «انتری که لوطی اش مرده بود» (۱۳۲۹) اثر صادق چوبک وارد زبان جدید و رسمی فارسی شد.
علی حاتمی و فیلم های لوتی
علی حاتمی با فیلم «باباشمل» و «قلندر» به لوطی گری می پردازد.
«بابا شمل» بازگشتی به سینمای موزیکال دارد. داستان فیلم در مورد یک لوطی به اسم باباشمل است که پس از درگیری کوچکی با لوطی حیدر در محله، با او دوست میشود.
«قلندر» به داستان قلندر (ملک مطیعی) می پردازد که خاطرخواه خواهرش عشرت (که در واقع خواهر خوانده اوست) شده و او را بر آن میدارد که عشرت را به عقد پهلوان صادق درآورد.
ملک مطیعی سمبل لوطی
ملکمطیعی از سال ۱۳۴۱ با پوشیدن لباس جاهلها و کلاه مخملیها ظاهر شد. وی در فیلمهای: «کلاه مخملی» (اسماعیل کوشان، ۱۳۴۱)، «با معرفتها» (حسین مدنی، ۱۳۴۲)، «مردها و جادهها» (ناصر ملکمطیعی، ۱۳۴۲)، «ابرام در پاریس» (اسماعیل کوشان، ۱۳۴۳)، «سالار مردان» (نظام فاطمی، ۱۳۴۷) و «مردان روزگار» (مازیار پرتو، ۱۳۴۸) با کت و شلوار مشکی، پیراهن سفید و کفش چرمی نوک تیز، کلاه مخملی و دستمال ابریشم یزدی و تسبیح شاه مقصود، اگرچه مصداق زندهای از نمونه اجتماعی سنخ «جاهل» نبود، اما مجموعهٔ اجرای نقش، بهویژه حرکات دستها و بالا انداختن ابرو، تکیه کلامها و نقلهایش، عامهٔ بینندگان را مجذوب خود کرد.
ملک مطیعی پس از «قیصر» (مسعود کیمیایی، ۱۳۴۸) و موفقیت این فیلم، یکسر به ایفای نقشهای کلاه مخملی دعوت شد. «رقاصهٔ شهر» (شاپور قریب، ۱۳۴۹)، «طوقی» (علی حاتمی، ۱۳۴۹)، «مرید حق» (نظام فاطمی، ۱۳۴۹)، «سه قاب» (زکریا هاشمی، ۱۳۵۰) و «کاکو» (شاپور قریب، ۱۳۵۰) شماری از این فیلمها است. «مرد»، «غلام ژاندارم»، «نقره داغ»، «ابرمرد»، «قلندر»، «آقامهدی وارد می شود»، «دشمن»، «صلات ظهر» از جمله آثار تحسین بر انگیز وی محسوب می شود. ملک مطیعی اگرچه در فیلمهای بعدیاش کوشید تا از کاراکتر جاهلی فاصله بگیرد، اما تلاش او توام با توفیق نبود.
وی در گفتگو با جامعه خبری الف می گوید: برای نقش فرمون تمرین زیادی نكردم اما مردم به دلیل موزیک خوبی كه فیلم داشت و كارگردانی بینظیر آقای كیمیایی كه خیلی ریزبین بودند و حضور آقای مشایخی و … باعث شد كه قیصر در یادها بماند. این داستان زندگی مردم است و چون مردم زندگی خودشان را دراین فیلم میدیدند با آن ارتباط برقرار كردند.
داش آکل
بسياري از مردم و كارشناسان فيلم داش اكل را بهترين فیلم سياه و سفيد قبل از انقلاب مي دانند. بهروز وثوقی بازیگر فیلم داش آکل از آن فیلم ها که لوطی خود را فدا می کند، داش آكل را يكي از سه فيلم مشكل بازيگري خود مي داند.
فردین
فردین در فیلمهای: «زنها فرشتهاند» (اسماعیل پورسعید، ۱۳۴۲) و «ایوب» (فریدون ژورک، ۱۳۵۰) در نقش کلاه مخملی ها جنبه ای از لوطی گری را به نمایش گذاشت و با موفقیت چشمگیر گنج قارون به ستاره محبوب و بی رقیب سینمای ایران بدل شد.
محمدعلی فردین دربارهٔ نقشهایی که در فیلمهایی به سبک جوانمرد گنج قارون بازی میکرد احساس ناراحتی و یکنواختی میکرد و تمایل داشت در نقشی متفاوت از «علی بیغم» ظاهر شود.
ایرج قادری در «پشت و خنجر»
فیلم «پشت و خنجر» (۱۳۵۶) به کارگردانی و بازیگری ایرج قادری، داستان غلام (با بازی ایرج قادری) زمانیکه متوجه میشود که پسرش حشمت با زنی به نام پری (با بازی فروزان) معاشرت دارد، به سراغ پری رفته و از او میخواهد که دست از سر حشمت بردارد اما دیری نمیگذرد که خود، شیفته پری شده و خانواده خود را رها میکند و توسط کریم قلندر به دام اعتیاد میافتداما بعد از مدتها و اتفاقات راه درست را در پسش می گیرد. دیالوک معروف قادری در این فیلم "یعنی وقتی ظلم می کنی، حاجیت میاد اینجا و پدر بی پدرتو در میاره! "
ناصر فکوهی، مدیر انسان شناسی و فرهنگ در گفتگو با پژمان موسوی می گوید: از دوره رضا شاه با استقرار پلیس در همه شهرها، عملا الوات به حاشیه رانده شدند و در حرکتی حساب شده از دور خارج شدند. هر چند به شکلی غیر رسمی در خدمت گروه های سیاسی و قدرت های مختلف باقی ماندند و نوعی نیروی فشار حاشیه ای را ایجاد کردند. بهترین مصداق از این لحاظ وقایع ۱۲ ساله فاصله سقوط رضا شاه در شهریور ۱۳۲۰ و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. در این دوره تضعیف قدرت مرکزی سبب شده بود که بار دیگر الوت به میدان وارد شوند و ما از یک سو «شعبان بی مخ» و دار دسته اراذل و واوباشش را داشتیم که کاملا در اختیار شاه و سپس کودتا بودند و از سوی دیگر دارو دسته «طیب» را که بیشتر طرف مخالفان شاه بودند. لوتی گری در معنای قدیمی اش از میان رفته بود، هر چند گاه اینجا و آنجا یک لوتی یا «لات های با مرام» به اصطلاح تهرانی های قدیم هم پیدا می شدند که هر عمل خلافی را نمی کردند و برای مثال در ایام عزاداری و ماه های حرام حتی کارهای خلاف خود را کنار می گذاشتند.
وی می گوید: لوتی گری خاص ایران نیست و در تمام جوامع مشاهده شده و هنوز هم می شود. نظام های غارت سیستماتیک ثروتمندان به سود فقرا را داشته ایم که از توکیو گرفته تا زاهدان و از تهران گرفته تا لندن رایج بوده اند و از این میان اسطوره و روایت های رابین هود را حتما می شناسید که خود بدل به یک نمونه آرمانی شده است.
خبر روز را با جامعه خبر دنبال کنید./
true
true
https://www.jamehnews.com/?p=120966
true
true
متشکرم